سرویس فرهنگ و هنر مشرق - «بیدار شوید، ورشکسته شوید» فقط یک شعار نیست، این یک قاعده است، و شکستهای بزرگ برای ایدئولوژی چپگرایانهی افراطی موسوم به «woke»(بیدار) در سال ۲۰۲۴ همچنان در حال انباشت است. زیرا اکثر مصرفکنندگان محصولات فرهنگی و هنری و سرگرمی، همچنان ایدئولوژی لیبرتارینهای چپ را که به اختصار «DEI» (مخفف: تکثر، تساوی و شمول) نامیده می شود، در فیلمها، بازیها، تبلیغات و بازاریابی پس میزنند، به ویژه در بخش بازیهای ویدئویی که به شدت توسط سازمانهای ظاهرا غیردولتی و دولت های چپ و دمکرات افراطی برای انتشار تبلیغات سوپرلیبرالیستی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
دلیل این سوءاستفاده سیستماتیک از صنعت بازیهای ویدئویی برای القاء و ترویج انحرافات جنسیتی، جنسی و اخلاقی (به عنوان هنجارها و نرمالهای جدید) به این دلیل است که این بازیها محبوبترین رسانه برای جمعیت جوان هستند. از کودکی تا اوایل بزرگسالی مصرفکننده غربی به طور متوسط زمان بیشتری را صرف بازیهای ویدئویی میکند تا هر سرگرمی دیگری، و این واقعیت، بازی ویدئویی را به یک مکان مناسب برای تزئین ایدئولوژیک تبلیغات شوم چپگرایان تبدیل میکند.
دیگر تردیدی وجود ندارد که برخی از افراد بسیار قدرتمند و ذینفوذ در پس پرده، علاقهمند به دیکته و القاء پارادایمهای موردنظر خود در حوزه بازیهای ویدئویی هستند. دولت ایالات متحده و اتحادیه اروپا به طور فعال بر صنعت تولید بازی از طریق اختصاص یارانههایی چون ESG تأثیر گذاشتهاند(یارانه ESG بازوی دولت ایالات متحده برای دستکاری ایدئولوژیک در پروژههای بخش خصوصی به بهانهی محیط زیست و نابرابریهای اجتماعی است)؛ ارائه میلیون ها دلار به توسعهدهندگان بازیهای ویدئویی، با این شرط که محتوای موسوم به «woke» (بیدار) را در پروژه های خود قرار دهند. اثبات این موضوع سخت است که آیا آخرین پروژهی فاجعهبار شرکت سونی، بازی «کنکورد»، پول نقد ESG از طرف دولت دریافت کرده یا نه، اما محتوای این بازی به نظر می رسد که توسط گروهی برنامهنویس دارای اختلال جنسیتی، همجنسباز یا دگرباش در دفاتر گروهها و سازمانهای طرفدار LGBTQ طراحی شده است!
کنکورد، یک بازی تیراندازی رقابتی نمونهوار با برخی از عناصر زیباشناختی قرض گرفته شده از مجموعهی "نگهبانان کهکشان" کمپانی مارول، تمام شاخص های یک بازی DEI را دارد. این شامل تنوع نمودار پای{نموداری برای تعیین شاخص تکثر}، عدم حضور کاراکترهای مرد سفیدپوست، تعداد زیادی از زنان اقلیت نژادی، تعداد زیادی از کارکترهای مفتخر به چاقی{ fat positivity}، حداقل یک زن ترنس و تعداد زیادی از ضمایر سیال جنسیتی است. سونی حداقل هشت سال و ۲۰۰ میلیون دلار (از جمله هزینه بازاریابی) را صرف بازی کنکورد کرد، اما در نهایت به این نتیجه رسید که هیچ کاربر علاقمند به گیم، دوست ندارد با آواتار یک زن بسیار چاق یا یک ترنسجندر در رقابت شرکت کند.
کنکورد با نتایج فاجعهباری وارد بازار شد. سرویس بازی Steam حداکثر ۶۹۷ بازیکن را برای کنکورد ثبت کرد و فروش اولیه تنها ۲۵۰۰۰ واحد خریداری شده را نشان می دهد. عدم علاقه گیمرها باعث شده است که سونی این پروژه را به عنوان یک ضرر کامل در نظر بگیرد و این شرکت کل بازی را حذف می کند.
این کمپانی، کنکورد را پس از تنها دو هفته از بازار خارج می کند و پول مشتریان را نیز کامل برمی گرداند. به عبارت دیگر، سونی فقط ۲۰۰ میلیون دلار ضرر در یک بازی متحمل شد تا بفهمد که افکار عمومی دنیا زبالههای فکری القایی «وکسیم» (ترنسجندریسم، چاقی مرضگون به عنوان زیبایی، حشرهخواری، تحقیر و حمله به ارزشهای ملی و دینی، اقلیتگرایی افراطی، محیطزیستگرایی افراطی و...) را نمی پذیرد.
استودیوی فیلم برادران وارنر در سال ۲۰۲۲ کاری بسیار مشابه انجام داد، زمانی که آنها فیلم ۱۰۰ میلیون دلاری "بَت گرل"(دختر خفاشی) را قبل از انتشار عمومی آن حذف کردند. گزارش ها نشان می دهد که این فیلم آنقدر غرق در ایدئولوژی خبیثانهی woke بود که اصلا قابلتماشا نبود. از همین رو، برادران وارنر به این نتیجه رسید که انتشار آن به شرکت آسیب بیشتری می رساند تا این که آن را کلا رها کند و ضرر صد میلیون دلاری را بپذیرد.
این نوع واکنش موسوم به «زمین سوخته» نسبت به شکست یک محصول پرهزینه از سوی شرکت های بزرگ رسانهای تاکنون نادر بوده است، اما ممکن است بیشتر و بیشتر شود، زیرا قاطبهی مشتریان همچنان تحمل بسیار کمی در برابر محتواهای القایی woke دارند. یکی از شعارهای «بیدار» در حوزه بازیها، "هر کسی می تواند یک قهرمان اکشن باشد" است (چاقهای مفرط، معلولین، ترنسجندرها و...)، و این دقیقا شعاری است که قاطبهی گیمرها به آن معتقد نیستند و واکنش منفی نسبت به آن دارند.
صنعت سرگرمی تحت کنترل چپ گرایان ادعا می کند که بازیکنان مدرن "باید خودشان را در فیلمها و بازیها ببینند" تا با شخصیت های روی صفحه ارتباط برقرار کنند و اگر رسانهها برای هر اقلیت جنسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی سهمی از پوشش رسانهای در نظر نمیگیرند، پس در واقع از یک بخش از بازار صرفنظر کردهاند.
این چپگرایان رادیکال، همچنین به طرز چشمگیری ادعا می کنند که شامل نشدن این اقلیتها نوعی «نسلکشی فرهنگی» است. مشکل این است که شرکتها قوانین اساسی بازار آزاد را فراموش کرده اند - مشتریان اصلی خود را بشناسید و آنچه را که می خواهند به آنها بدهید. سعی نکنید به مشتریان القاء کنید که به جای آنان می اندیشید و تصمیم می گیرید. سعی نکنید با شرمندهسازی به خرید محصول ترغیب کنید، وگرنه کسب و کار شما را نابود می کنند. مشتری است که می تواند شما را بالا ببرد یا درهم بشکند. اکثریت قاطع بازیکنان و طرفداران بازیهای رایانهای دوست ندارند که در قالب یک شخصیت بسیار چاق با هیکل دفرمه در بازی حاضر شوند؛ نمی خواهند به عنوان یک آواتار ترنسجندر یا همجنسباز توسط رقبا شناخته شوند و از ضمایر جنسیتی تازه ابداعشده و عجیب و غریب خوششان نمی آید.
شرکتهایی مثل سونی اساسیترین اصول بازاریابی را نقض می کنند، همان اصولی که چند دهه قبل آنها را محبوب کرده بود. مساله این است که یا این شرکتها زیادی دچار غرور شدهاند که می توانند هر چیزی را به مشتریان خود تحمیل کنند، یا این که گردانندگان پشتپرده، که اهداف شومی را دنبال می کنند، برای تبلیغ ایدئولوژی شیطانی خود از هیچ هزینهای اباء ندارند.